سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها با سر مطهر برادر

شاعر : علیرضا وفایی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

یـاد بـاد آن روزهـایی که بـرادر داشتم            تکـیه‌گـاهی مثـل عـبـاس دلاور داشـتـم

عصر روزی را که شمر از من طلا و نقره برد            گریه کردم، گریه کردم، کاش اکبر داشتم


بی‌پـنـاهیِ مـرا صد بار بر رویم زدنـد            یادشان رفته‌ست روزی را که لشکر داشتم

داد می‌زد حرمله پشت و پناهت را زدم            حـالـتی از حـالت عـبـاس بـدتـر داشـتم

یاد من آورد زهرا را رقیه تا که سوخت            خاطـری از خاطـر آتش مـکـدر داشـتم

چـادرم را بر کـمر بـستم مـیان قـتلگـاه            پیکرت را از میان خاک و خون برداشتم

من خجالت می‌کشیدم از تن صد پاره ات            چون به ظاهـر جـسم سالم ای بـرادر داشتم

قتلگـاهت را رها کردم دویدم خـیمه‌گاه            با خودم یک کاروان بانو و دختر داشتم

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور  حفظ بیشتر حرمت اهل بیت و انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



من خجالت می‌کشیدم از تن عـریان تو            تو برهنه بودی آنجایی که معجر داشتم